حیاتی تازه | ||
هر لحظه بی تو بودنم را می توانم بیابم اما ... فاصله ... فاصله ای کوتاه ... میان من و تو ... وقتی می گویم که تو را نزدیک خود می بینم یعنی فاصله ای نیست ... تو آن سوی پنجره ای با شاخه ی گلی که از وجود تو شکفته است ... ولی این پنجره یک فاصله ی ساده نیست ... شبیه پنجره ی زندان است آنقدر زندان وار است که در دستانم دست بند حس می کنم و لب هایم را دوخته ... همین! برچسبها: پنجره زندان فاصله [ سه شنبه 89/3/11 ] [ 8:16 عصر ] [ شهاب ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |